نوروز فاطمی چگونه برگزار کنیم؟
چه خوب است بیاموزیم که با حفظ شئون و نگاهداری رسوم به طور همزمان، نه تنها در پاسداری از گذشتهی خود موفق با شیم که با برخی رعایتها موجبات پیشرفت و ارتقاء فرهنگی خود را فرام کنیم. ارتقائی که از تبعات آن تحمل یکدیگر، احترام به گذشته و انتقال مفاهیم نیکو به آینده خواهد بود.
لذا شایدامسال و چند سال
پیش رو، که با تقارن فاطمیه (س) و نوروز مواجه هستیم، ارائه برخی راهکارها در حفظ
شئون فاطمیه در ایام نوروز موثر باشد. .
-امسال بیش از هر سال دیگری مادران را تکریم کنیم.
-از آنجایی که رنگ بنفش نمادی از نمادهای فاطمیه است این رنگ را به نحوی بر سفرههای هفت سین اضافه کنیم. مثلاً سبزهها را با ربان بنفش تزئین کنیم و یا ظروف را به رنگ بنفش انتخاب کنیم.
-در سفرههای هفت سین و یا میز پذیرایی قاب کوچک و زیبایی که مزین به نام حضرت زهرا سلام الله علیهاست قرار دهیم.
-در روز شهادت (5 فروردین) از دید و بازدید پرهیز کنیم.
-پوشیدن پیراهن مشکی شکیل و یا حتی خاکستری همراه با سایر لباسهای فاخر در شان میهمانی (مثل کت و شلوار)
-در دید و بازدیدها کلمهی «تبریک» و «مبارک» را به عباراتی چون «سال خوبی داشته باشید» تغییر دهیم.
دید و بازدیدها از آجیل استفاده نکنیم. کما این که در هیچ خانهی عزاداری در همین (بازدیدهای نوروز)به میهمانان آجیل تعارف نمی شود. میتوان میزهای میزبان را با همان میوه و شیرینی، مهیای پذیرایی از میهمان نمود.
-از قهقه زدن و خنده های بلند در این ایام پرهیز کنیم.
-هنگامی که رادیو تلویزیون اقدام به پخش موسیقی های تند میکند صدای آن را به احترام این ایام کم (و یا قطع) کنیم.
دیشب حسن(ع)اشـــــــک برادر پاک می کرد
حــــــــیدر از این ماتم گریبان چاک
می کرد
دیشب حسین(ع)نازنین با چشم
گــــــریان
ازخوردن آب و غــــــــــــذا امساک می کرد
اسطـــــــــوره ی صبر و سکوت و پایمردی
جسم نحـــــــیف همسرش را خاک می کرد
مـُهر کــــــــــــــبودی بر رخ ماهش نمایان
این شکوه را با خالق افــــــــــلاک می کرد
اشک ملایک ریخـــــــــــــــت از بام مدینه
خاک بقیع و کـــــــــوچه را نمناک می کرد
بانگ عزا در عرش می پیچــــــــید ، گویا
این داغ را هر ذره ای ادراک می
کــــــرد
دستان هستی بخش فخـــــــــــر عالم
خاک
یا رب مگر خـــلق جهان را خاک می کرد
استاد مصطفی معارف
نخبگان و فعالان دانشجویی همواره در نشست
صمیمانهای با رهبر انقلاب دیدگاهها و دغدغههای خود را مطرح کرده و با ایشان به تبادل
نظر درباره مسائل مختلف دانشگاهی، علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی
میپردازند.
حضرت آیتالله خامنهای نیز در این دیدارها توصیهها و رهنمودهایی را به دانشجویان داشتهاند
توصیههای زیر در دیدار دانشجویان با مقام معظم رهبری که روز شانزدهم مردادماه 91برگزار شد، مطرح شده است:
1. شرح صدر سیاسی داشته باشید
2. با اقشار مختلف جامعه در ارتباط باشید
3. مراقب نگاههای سوسیالیستی و مارکسیستی باشید
4. ایده اقتصاد مقاومتی را تبیین کنید
5. جریان دانشجویی موضع انتقادی خودش را حفظ کند
6. اعلام نظر کارشناسی متفاوت با رهبری، مخالفت با رهبری به حساب نیاید
7. نیروی جوانی خود را کشف کنید
8. آرمانگرایی را در دانشگاه زنده نگه دارید
9. بدنبال قلههای علمی باشید
10. محیط دانشگاه باید پاکیزه و معنوی باشد
11. آرمانگرایی را با پرخاشگری اشتباه نگیریم
12. در مسائل اجتماعی موضعگیری کنید
13. در تصمیمگیریها مطالعه عالمانه داشته باشید
14. در تصمیمات مصلحتها را در نظر بگیرید
15. نظرات خود را به دستگاهها ارائه کنید و موضعگیری کنید
16. از تصمیمات نسنجیده پرهیز کنید
17. کانونهای تصمیم و اقدام تشکیل دهید
18. از قول بدون علم بپرهیزید
19. مراقب رقابت بر سر پست و مقام باشید
20. سقف معرفت خود را سایتها و روزنامهها قرار ندهید
21. با قرآن و نوشتجات شهید مطهری و دیگر فضلا، معرفت دینیتان را بالا ببرید
22. به اوضاع کشور نگاه مستفسرانه داشتهباشید
23. نسبت به اوضاع کشور نقد مستمر و منصفانه داشتهباشید
24. با تشکلهای دانشجویی جهان اسلام ارتباط داشته باشید
25. امید را در خود زنده نگه دارید
تازه دانشگاه قبول شده بود. با رتبه عالی. داشت می رفت تا کارهای ثبت نامش
رو انجام بده. توی راه چشمش افتاد به پسر و دختر کوچولوی همسایه که مشغول
بازی های کودکانه خودشون بودن.
یکدفعه صدای از بلند گو ها بلند شد : «توجه! توجه! علامتی که هماکنون
میشنوید اعلام خطر یا وضعیت قرمز است و معنی و مفهوم آن این است که حمله
هوایی دشمن نزدیک است. محل کار خود را ترک و به پناهگاه بروید.»
رگ غیرتش ورم کرد. با خودش گفت اگه امروز من برم دانشگاه، کی ازاین دوتا
بچه و بچه های آینده کشورم دفاع کنه؟ کی جلوی دشمن به ایسته تا چشم چپ به
ناموس و خاک وطن نداشته باشه؟
بیخیال دانشگاه علم شد و رفت و در دانشگاه عشق ثبت نام کرد و راهی رشته
شهادت شد. روز ها درس دلدادگی را می گذراند و شب ها 11 واحد گریه را پاس می
کرد. تا اینکه با معدل بالا فارغ التحصیل شد و مثل خیلی از فرارمغزی ها
هرگز بر نگشت.
سال ها بعد فارغ التحصیل دانشگاه عشق که به رتبه استادی معرفت رسیده بود را
از بین خاک های فکه پیدا و برای تدریس درس عاشقی و دلدادگی راهی دانشگاه
علمی کردند که روزی با رتبه عالی در آن قبول شده بود و انصراف داده بود.
اما همان دو کودک بیست سال پیش که روزی برای آنان و آینده آن ها جانفشانی
کرده بود جلوی در دانشگاه را گرفته بودند و می گفتند دانشگاه قبرستان نیست،
محل علم و فرهنگ است و نمی گذاشتند استاد وارد دانشگاه شود، همان استادی
که روزی برای آن ها از دانشگاه علم گذشت و امروز همان ها از استاد
میگذرند...
قضیه ای که متأسفانه در دانشگاه شریف در سال 1384 و دانشگاه امیرکبیر در
سال 1387 اتفاق افتاد و به ساحت مقدس شهدای گمنامی که قرار بود در دانشگاه
درس عشق و معرفت بدهند هتک حرمت شد...